نخست واژه «فهم »، بررسی و معنا می شود و سپس پیشینه هرمنوتیکی و تفسیری فهم، پیگیری شده و در ادامه، اندیشه گادامر در هرمنوتیک متن و عناصر اندیشه وی بیان می شود. مقولاتی مثل قصد و نیت مؤلف و پیش فرض در هرمنوتیک و تفسیر با تشابه و تفاوت وجود دارد. زمخشری دارای مبانی تفسیری و هرمنوتیکی است: 1-مبانی صدوری و دلالی؛ 2- اصول تفسیر؛ 3- قواعد فهم؛ 4- گف توگوی متن. با تطبیق و مقایسه اندیشه دانشمندان هرمنوتیک نظیر گادامر با شیوه تفسیری زمخشری، به این مسئله پی می بریم که زمخشری به دنبال فهم روشمند کلام وحی است و در این فهم، از ابزار هرمنوتیکی نظیر: دور هرمنوتیکی، افق معنا، پیش فرض گفت وگو با متن، شرایط مؤلف و... بهره می برد. البته زمخشری، هم به ماهیت فهم وهم روش فهم هر دو اهمیت می دهد.